ره نامه/۵؛

نباید به‌جای توجه به دشمن، مشغول مناقشه داخلی شد

نباید به‌جای توجه به دشمن، مشغول مناقشه داخلی شد

ایمان، عدالت، دین‌داری، دوری از اسراف و تجمل، سلامت دینی و اخلاقی زمامداران، رواج اخلاق فاضله، آزادی فکر و بیان، استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و مردم‌سالاری دینی همه از ارزشهای انقلاب است.

خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه: کتاب «ره نامه»، مجموعه ۴۰ جلدی منتشرشده توسط انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) است که به موضوعات گوناگونی می‌پردازد و درواقع حاصل بیانات ایشان در موقعیت‌های مختلف است. علی رضا بیابان نورد سروستانی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز، نگاهی تألیف گونه به جلد اول این مجموعه که با عنوان ۱۸ ویژه اصول گرایی و اصلاح طلبی داشته است که در ادامه قسمت اول آن را می‌خوانید:

انقلاب اسلامی‌ایران بر پایه اصول مستحکمی بناشده است، به‌طوری‌که مهم‌ترین ارزش‌های نزد ملل گوناگون نظیر عدالت، آزادی، استقلال را مدنظر قرارداد و حتی از آن‌ها فراتر اخلاق و معنویت را نیز در نظر گرفت و این انقلاب درواقع ترکیبی از عدالت‌خواهی، آزادی‌خواهی، مردم‌سالاری، معنویت و اخلاق است. البته عدالت و آزادی موجود در انقلاب اسلامی با عدالت شرقی به معنای کمونیستی آن و آزادی غربی به معنای سرمایه‌داری صرف، متفاوت است. عدالت اسلامی، آزادی اسلامی، اجتماعی، معنوی و فردی، همه و همه دارای قید اسلامی و بافهم، هدایت و تعریف اسلام است و البته معنویت و اخلاق مدنظر انقلاب اسلامی با دین‌داری‌های متحجر، بی‌منطق و ایستا نیز متفاوت است.

سرمشق: راه امام در کلام امام (ره)

امام خمینی (ره) معتقد بودند جوان‌هایی که قصد خدمت دارند می‌بایست دست از تفرقه، برداشته و از ایجاد گروه‌های فراوان اجتناب کنند و خطاب به‌روزنامه‌ها، رادیو و تلویزیون و جمعیت‌های مختلف بیان می‌کنند که هدف اصلی قیام مردم ایران را کشف کنند که همانا چیزی جز اسلام نبوده است. ایشان آزادی و عدالت را تنها در بستر اسلام دارای معنا و مفهوم می‌دانند. امام (ره) ورای گرایش به این یا آن مکتب، در هشدارهای فراوان در پی افشای اهداف مکاتب منحرف بوده و بارها به جلوگیری از تفرقه و تشتت توصیه می‌نمودند و شعار اصلی ملت ایران در انقلاب اسلامی را حمایت از مستضعفین، محرومین و مظلومین می‌دانستند. اسلام و احکام آن را می‌بایست از دانشمندان آشنا به منطق قرآن آموخت و راه را بر تفسیرهای ناآشنایان به مکتب قرآن و منحرفان تفرقه طلب و عمال استکبار بست.

"جمهوری"، "جمهوری دموکراتیک" و حتی "جمهوری دموکراتیک اسلام"، همه و همه فریبی بیش نیستند و این‌ها خدعه کسانی است که از اسلام واهمه دارند و فقط "جمهوری اسلامی" است که می‌تواند راهگشا باشد و هر انحرافی از جمهوری اسلامی، خلاف مسیر اسلام است و آزادی و استقلال بدون اسلام و اسلام بدون روحانیت بیراهه‌ای بیش نیست.

اما در این بستر که گفته شد، مردم در سراسر کشور آزادند افراد و کاندیدای موردنظر خود را انتخاب نمایند و هیچ حزب و گروه و شخصی اجازه تحمیل کردن نظر خود به مردم را ندارد، اگرچه تبلیغ صحیح برای خود و کاندیداهای مدنظر خود آزاد است و هیچ‌کس نمی‌تواند از این حق جلوگیری کند، ضمن آنکه مردم می‌بایست بر اساس تحقیق به فرد یا افراد مدنظر خود، رأی بدهند و همگان در رأی دادن خود نزد خداوند مسئول هستند.

انقلاب اسلامی بر مبنای اصول اسلامی

پایگاه و خاستگاه انقلاب اسلامی، مذهبی‌ترین شهر کشور یعنی قم بود و معنای آن دینی و مذهبی بودن این انقلاب است و ازاین‌رو نمی‌توان هیچ تفسیر مادی‌ای از این انقلاب کرد، چون رهبر انقلاب یک فقیه، فیلسوف، عالم و روحانی معنوی است. الگوی ما در انقلاب، اسلام بوده است، ازاین‌رو نظام انتخابی توسط مردم، نظام اسلامی است، مردم آشنا با کتب، روایات اسلامی، قرآن و منابر از طرفداران مهم انقلاب بوده‌اند و اصلی‌ترین شعار انقلاب که در پرچم انقلاب موجود است، اسلامی بودن، سلطه‌ستیزی، ستیزه با استکبار، دفاع صریح و صادقانه از مظلومان عالم و اسلامی بودن و پایبندی به مبانی دین و اصول و قواعد دینی است.

امام خمینی (ره) با پرچم هدایت اسلامی پیش آمدند؛ ازاین‌رو اصول، عدالت و مردم‌سالاری ایشان اسلامی است. اسلام تنها به عبادات خلاصه نمی‌شود (اگرچه آن‌ها نیز جزو اسلام است) و اسلام درواقع یعنی بنای یک نظام اجتماعی و یک زندگی عمومی برای یک ملت، آن‌هم بر پایه مستحکمی که می‌تواند سعادت دنیا و آخرت را تأمین کند و علم و پیشرفت، صنعت، ثروت و رفاه و عزت بین‌المللی را با خود به ارمغان بیاورد. هدف اصلی امام (ره) که در آن صراحت نیز داشتند، سرکار آمدن نظام اسلامی‌ای بود که بر مبنای اندیشه‌های اسلامی و ارزش‌های اسلامی، معنا و مفهوم می‌یابد.

ایمان، عدالت، دین‌داری، دوری از اسراف و تجمل در سطح زمامداران، سلامت دینی و اخلاقی زمامداران، رواج اخلاق فاضله، آزادی فکر و بیان، استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و مردم‌سالاری دینی همه از ارزش‌های اسلامی حاکم بر انقلاب اسلامی است که در عالی‌ترین همه این‌ها در قانون اساسی مترقی جمهوری اسلامی آشکار است.

همچنین اساس انقلاب اسلامی همچون اسلام بر احکام ثابت و متغیر استوار است و این به نقش اجتهاد و مجتهد در نظام اسلامی اشاره دارد؛ هرچند این انقلاب به بهانه اجتهاد و تحول به بدعت‌گذاری‌های ناشیانه و تجدیدنظر طلبانه اجازه فعالیت نمی‌دهد و اصول عدالت، مردم‌سالاری، استقلال، دفاع از حقوق ملت در تمام عرصه‌ها، دفاع از حقوق مسلمانان عالم و دفاع از هر مظلومی در هر نقطه عالم جزو اصول ثابت است؛ اما ممکن است با روش‌های گوناگونی در اوضاع و احوال مختلف دنبال شود.

امام خمینی (ره) با دقت و بسیار مستحکم اصول و چهارچوب این انقلاب را ترسیم کرده‌اند؛ به‌نحوی‌که جریان‌های مسلط عالم نمی‌توانند به آن صدمه‌ای وارد کنند و هرجا ناتوانی‌ای وجود داشته است از یکی از قوای سه‌گانه و یا یک دستگاه است و به اصل نظام اسلامی ارتباطی ندارد؛ اما دشمنان آن‌ها را به اصل نظام نسبت می‌دهند.

از اصول مهم انقلاب عدم جدایی دین از سیاست و اولویت منافع تنها بر اساس اصول و مبانی اسلامی است و نمی‌توان به بهانه مسائل کوتاه‌مدت از این اصول غافل شد؛ چون تنها اسلام و قرآن است که می‌تواند نیازهای جوامع بشری را به معنای واقعی برآورده ساخته و عدالت را حاکم کند.

این اصول انقلاب غیرقابل خدشه است و تنها با تکیه‌بر آن‌ها است که حرکت سازندگی و حقیقی در جامعه جریان می‌یابد و درواقع امام خمینی (ره) با تعالیم خود نظیر شعار " نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" و " استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی " راه را بر هرگونه انحرافی بستند و قبل از پیروزی انقلاب و پس‌ازآن، برای ملت اصول انقلاب را به‌گونه‌ای تشریح کردند که چهارچوب محکمی را برای انقلاب به‌عنوان پشتوانه پدید آوردند.

اصالت انقلابی بودن

معیار انقلابی بودن فارغ از خطوط سیاسی، توجه به اسلام و ارزش‌ها، امام (ره)، مصالح ملی و سرنوشت کشور و عدم اعتماد به دشمن است. امروزه سنگر اصلی، جمهوری اسلامی است و گروه‌ها و جناح‌های مختلف سیاسی نباید به‌جای توجه به دشمن، مشغول مناقشه بر سر مسائل گوناگون سیاسی، اقتصادی، شخصیتی شوند و مبادا جنگ جناح‌ها باعث ایجاد شکاف در بدنه یکپارچه مردم شده و راه را برای نفوذ دشمن باز کند.

از دام‌های مهم دشمنان و تبلیغات جهانی آن‌ها، ایجاد دودستگی در کشور و اعلام موافقت با یکی و مخالفت با آن دیگری است. باید دل‌ها را به هم نزدیک کرد و اختلاف‌نظر و اختلاف‌سلیقه، حتی اختلاف عقاید سیاسی و دینی تا جایی که به مبانی عملی نظام ارتباطی ندارد، می‌تواند موجب دشمنی و جدایی و خصومت نشود.

بهانه‌ها و دلایل برای اختلاف فراوان است و علی‌رغم محترم بودن آرا و نظرات، گروه‌ها و جریانات مختلف می‌بایست در کنار هم، کار کنند اما باهم رقابت هم بکنند؛ البته تا جایی که رقابت‌ها آن‌ها را به خصومت، دشمنی و کینه‌ورزی نکشاند.

اختلاف سیاسی، اختلاف‌نظر و مبارزات انتخاباتی البته به شکل سالم مانعی ندارد؛ اما خراب کردن یکدیگر و چهره کشور و ذهن مردم اشکال دارد و نباید گذاشت زمزمه اختلاف به گوش برسد و حریم‌ها شکسته شود.

آحاد ملت ایران همه خودی هستند؛ ما جریانات سیاسی را می‌توانیم به خودی و غیرخودی تقسیم کنیم.خودی‌ها دلشان برای اسلام، انقلاب، امام (ره) و مردم می‌تپد اما غیرخودی‌ها از بیگانگان دستور می‌گیرند و در دلشان سودای رفتن به غرب و آمریکا رادارند و حرمتی برای امام (ره) قائل نیستند و ما در کشور دو خط بیشتر نداریم؛ یک خط، خط انقلاب و طرفداران انقلاب و امام (ره) است و یک خط هم خط دشمنان انقلاب است.

ملت، مدیران و گردانندگان کشور همه باید بر اصول نظام جمهوری اسلامی اتفاق‌نظر داشته و همه توان و نیروی خود را برای تحقق و حراست از آن متمرکز کنند به‌نحوی‌که هیچ گروه، قوم و فرقه‌ای نتواند مانع رسیدن به آن اصول و هدف‌های نظام جمهوری اسلامی شود.

آنچه باعث پیروزی، حفظ و ثبات انقلاب و جمهوری اسلامی شد؛ پایبندی امام (ره) به اصول بود و مسئله اساسی همین اصول و مبانی اسلام است و خط و راه باید همین باشد. امام خمینی (ره) از اول نهضت حرف خود را صریح و بدون ابهام بیان کردند و در نفی رژیم طاغوتی، بورژوازی، استبدادی و سلطنتی هیچ‌گونه ملاحظه‌ای نکردند و به‌صراحت اعلام کردند به دنبال تأمین نظامی بر مبنای اندیشه و ارزش‌های اسلامی هستند. ایشان همچنین به‌عنوان یک اصل صراحتاً رژیم صهیونیستی را رژیمی جعلی و غاصب برشمردند و در برابر نظام سلطه و در رأس آن آمریکا موضع گرفتند و قاطعانه آن را مردود می‌دانستند.

در اهداف و مبانی به‌هیچ‌وجه عدول از مبانی و ارزش‌ها و اهداف الهی جایز نیست؛ اما باید به دنبال اصلاح نقاطی که دچار نارسایی، فساد و خرابی شده‌اند بود و درواقع انقلاب خودش یک اصلاح بزرگ است؛ البته اصلاح اسلامی و این اصلاحات و تداوم آن در ذات و هویت انقلاب نهفته است و یک ملت انقلابی، هوشیار و شجاع به‌طور دائم به دنبال اصلاح فسادهایی است که در طول زمان‌بر اثر غفلت‌ها، سو مدیریت‌ها، سو تدبیرها و تجاوزها به وجود آمده است و انقلاب بدون اصلاح امکان‌پذیر نبوده و نیست.

اما همواره باید مراقب بود با تغییر در روش‌ها اصول تغییر پیدا نکند و اگر با آمدن روشی، اصول فراموش شود؛ آن روش غلط است و باید مراقب بود جای "هدف" و "روش" عوض نشود.

نباید با نام نواندیشی و اصلاح در اهداف تغییر ایجاد شود؛ چون اهداف انقلاب الهی، حکومت الله، توحید و رفتن به سمت جامعه حقیقی دینی و حاکمیت احکام الهی است و بازگشت از آن و تمایل به سمت دنیای مادی و سلطه، ارتجاع و بازگشت به گذشته و طاغوت است. البته در نقطه مقابل هم نباید بانام صلابت، دچار تحجر شده و روی روش‌های غلط امتحان شده پافشاری کرد.

چیستی و شاخص‌های اصول‌گرایی انقلابی

تقسیم جامعه و فعالان سیاسی به اصولگرایی و اصلاح‌طلبی غلط است و اصولگرایی متعلق به همه پایبندان و علاقه‌مندان به انقلاب است و دارای شاخصه‌هایی است که می‌بایست موردتوجه قرار گیرد.

ایمان و هویت اسلامی و انقلابی و پایبندی به آن در درجه اول شاخصه‌های اصول‌گرایی قرار دارد، که دولت‌ها باید برای حفظ و تقویت آن برنامه داشته باشند و پایه‌های یک ایمان روشن‌بینانه و استوار را در ذهن نسل‌های جوان و رو به رشد تقویت نمایند. ایمانی که به‌دوراز خرافه گری و سنت اندیشی است و ایمان روشن‌بینانه، ایمان به دین، نظام، مردم، آینده و ایمان به خود، استقلال کشور و وحدت ملی از عمده آن است.

شاخصه دوم عدالت است و فلسفه وجودی ما همین است و می‌بایست مسلمات آن ازجمله کم کردن فاصله‌ها، دادن فرصت‌های برابر، تشویق درست‌کار و مهار متجاوزان به ثروت ملی، رایج کردن عدالت در بدنه حاکمیتی، عزل و نصب‌ها، قضاوت‌ها، اظهارنظرها، توجه به مناطق دوردست کشور مثل مرکز کشور، رسانیدن منابع مالی به همه، همه را صاحب و مالک منافع کشور دانستن انجام شود و اجرای این اصل نیازمند قاطعیت، ارتباط با مردم، ساده زیستی و مردمی بودن مسئولان، خودسازی و تهذیب است.

شاخصه سوم اصول‌گرایی، حفظ استقلال سیاسی است که این جزو مبانی اصولی نظام است.

شاخصه بعدی تقویت خودباوری و اعتمادبه‌نفس ملی است و پس‌ازآن جهاد علمی است که پیرو آن باید در کشور نهضت تولید علم راه بیفتد.

از اصول دیگر اصولگرایی، تثبیت و تأمین آزادی و آزادی اندیشه است. البته این موهبت الهی را نباید بد معنا کرد و یکی از شعب آن آزاداندیشی است که بدون آن رشد اجتماعی، علمی، فکری و فلسفی امکان‌پذیر نیست و البته این به معنای فهم غلط از آزادی نیست و ظرافتی لازم است که بین این دو مرزها شناخته شود.

اصل بعدی اصلاح و تصحیح روش‌هاست. اصلاحات جزو مبانی اصول‌گرایی است و درواقع اصلاحات اصول‌گرایانه و اصول‌گرایی مصلحانه درهم‌تنیده هستند. معیار اصلاحات قانون اساسی است و بر این اساس دائماً باید روش‌ها و تصمیم‌ها تصحیح و اصلاح شود تا به اهداف قانون اساسی برسیم.

از شاخصه‌های دیگر اصول‌گرایی، شکوفایی اقتصادی است که رسیدگی به زندگی مردم و اقتصاد کشور را با خود به دنبال دارد و در این راستا باید به حمایت از سرمایه‌گذاری، کارآفرینی، ترویج تولید داخلی، مبارزه با قاچاق، اشتغال، ثبات و شفافیت و انسجام سیاست‌ها و مقررات اقتصادی پرداخته شود و البته انس باخدا و قرآن و استمداد دائمی از خداوند از شاخصه‌های تضمین‌کننده همه اصول قبلی است و درصورتی‌که اصول پیشین، با اهداف خدایی و بدون ارتباط باخدا باشد تبدیل به ضد ارزش می‌شود.

کد خبر 6244752

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha